+ وجود من با وجود خداوند همین و یکی شده است. همانگونه که من از خداوند جدا نمیشوم. خیر و صلاح من نیز جدا ناپذیرند و من با سعادت کامل زندگی خواهم کرد.
+ من حق الهی خود را از شیوهای درست و مناسب به دست خواهم آورد.
+ خداوند لطف خود را بر من ارزانی داشته و محبتش را تمام کرده است. پس حالا باید منتظر خیر و برکت باشم.
+ من به ایمان خود وابسته هستم و تمام نعمتهای بیقید و شرط الهیبر من آشکار خواهند شد.
+ ظاهر امور خللی در ایمان من وارد نمیسازد. من با انکار به خداوند، آرزو های قلبی خویش را برآورده شده میبینم.
+ اینک زمان آناستکه خوشبختی و شادکامی به طرز عجیبی در زندگی من وارد شوند و بر دیگر امور پیشی گیرند.
+ هیچ قدرتی نمیتواند در طرح الهیزندگی من خدشهای وارد کند. قدرت الهی تباهی ناپذیر و جاودان است.
+ سرزمین موعود همینجاست و هرچه هست اینجاست.
+ خداوندا، حقیقت را بر من آشکارساز و بصیرتی ده تا بتوانم نعمتهای بیکران تو را ببینم.
+ اجازه بده امروز برکت بر تو عرضه شود.
+نداهایدرونی بهترین نشانههایی هستند که مرا به بهشت موعود رهنمون میکنند.
+ هرچه که من در جستجوی آن بودهام اکنون به دنبال من است.
+ اکنون افعال من، بر خواستهای خداوند منطبق شده است. چه از این امر آگاهی داشته باشم، چه نداشته باشم.
+ من در ذهن الهی طرحی جامع هستم. در مکانی مناسب و زمانی مناسب، با شغلی مناسب.
+ من به مانند مغناطیسی هستم که تمام ثروتها را به سوی خود جذب میکنم.
+ به خاطر یکی شدنم با هستی مطلق، آرزوهایم نیز با او یکی شده. و به تحقق خواهند پیوست.
+ من با تکیه بر دیدگان یکتای ابدی تنها کمال را میبینم و بس.
+کریستفکلمب تو باطنت را کشف خواهد کرد.
+ تو کمال مطلق من هستی. میدانم که با یکی شدن با این قدرت میتوانم. به همه آنچه میخواهم برسم. تو را به خاطر این لطف سپاس میگویم.
+ من در دریای بیکران الهی غوطهور خواهم ماند. من به چشمخویش خزانه تمام نشدنی الهی را میبینم و میدانم که چطور باید از آن بهره ببرم.
+ معجزات بر من نازل خواهد شد. من در پرتو انوار الهی قرار میگیرم. و به بهشت موعود پامیگذارم.
+ از آنجا که به قانون عدم مقاومت و سرسپردن اعتقاد دارو. پس آرامشی شگرف را تجربه میکنم و از هیچ چیز نمیرنجم.
+ تو نور الهام و شهود و بصیرت هستی.
۴ اثر از فلورانس اسکاول شین
هیچ چیز به قدری شگفتانگیز نیست که واقعیت نیابد.
هیچ چیز به قدری شگفتانگیز نیست که محال تلقی شود؛
هیچ چیز به قدری شگفتانگیز نیست که نتواند ابدی باشد.